خطرات بالقوه آسیب زیرساختهای نفتی ایران برای چین
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ درگیری اخیر بین ایران و اسرائیل که شتاب بیشتری گرفته، تاثیر قابل توجهی بر بازارهای اقتصادی جهانی گذاشته است. کارشناسان در حال ارزیابی دو سناریو احتمالی برای گسترش این وضعیت هستند که یکی از آنها میتواند در مقیاس، با بحران نفتی ۱۹۷۳ قابل مقایسه باشد، به طوری که، اولین سیگنال اقتصادی برای تنشهای منطقه از بازار نفت بود و از ابتدای اکتبر، قیمت آن از ۷۰ به ۷۶ دلار در هر بشکه (فقط در دو روز) افزایش یافت.
این افزایش قیمت، ریشه در ترس و نگرانی از وخامت بیشتر اوضاع در منطقه دارد. همزمان به دلیل تعلیق دو پروژه تولید گاز توسط اسرائیل، قیمت گاز در اروپا ۳ درصد افزایش یافت. روسیه میتواند به لطف روبل ضعیف و افزایش قیمت انرژی از این وضعیت سود ببرد. در نهایت، این امر به بودجه روسیه اجازه میدهد تا درآمد بیشتری از صادرات نفت و گاز دریافت کند.
علاوه بر این، قیمت فلزات گرانبها و غیرآهنی نیز ۱.۵ تا ۲.۵ درصد افزایش یافته است، زیرا آنها به طور فعال در صنایع نظامی استفاده میشوند. با این حال، طلا و دلار تا کنون ثابت ماندهاند که نشان میدهد، بازارهای جهانی تشدید تنش فعلی را به عنوان یک تهدید جدی برای اقتصاد جهانی محسوب نمیکند.
تاثیر اوپک پلاس و ظرفیت نفت ایران
یکی از موضوعات کلیدی در صورت تشدید درگیری، تصمیم احتمالی تلآویو برای ضربه زدن به زیرساختهای نفتی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. با این حال کارشناسان معتقدند در صورت خروج ایران از بازار نفت، اوپک پلاس قادر خواهد بود تا حجم از دست رفته تولید را جبران کند. به گفته کارشناسان، اوپک پلاس در حال حاضر ظرفیت ذخیره حدود ۵.۹ میلیون بشکه در روز برای جبران ضررهای احتمالی دارد.
با این حال، تحلیلگران میگویند اگر ایران تصمیم به حمله متقابل به زیرساختهای انرژی اسرائیل یا کشورهای همسو با آن در منطقه بگیرد یا تنگه هرمز را مسدود کند، میتواند به طور قابل توجهی وضعیت ائتلاف سازمان کشورهای صادرکننده نفت را پیچیده کند.
از همینرو، برخی از کارشناسان باور دارند در صورت حمله به تاسیسات نفتی و گسترش تنش در منطقه، ظرفیت ذخیره موجود میتواند به میزان قابل توجهی کمتر از حد انتظار باشد که منجر به جهش حتی بیشتر در قیمت نفت میشود. بیشتر ظرفیت ذخیره اوپک پلاس در کشورهای حاشیه خلیج فارس متمرکز شده که در صورت تشدید بیشتر درگیریها، در معرض خطر قرار خواهند گرفت.
خطرات بالقوه برای چین
اگر صادرات نفت ایران به طور کامل متوقف شود، این امر منجر به افزایش قیمت نفت در سراسر جهان خواهد شد. ایران یکی از بزرگترین تامینکنندگان نفت در جهان است که پس از اعمال تحریمهای آمریکا در سال ۲۰۱۸، تولید آن به سطح قبل از تحریمها بازگشت.
در حال حاضر جمهوری اسلامی حدود ۴ میلیون بشکه نفت در روز تولید میکند که ۱.۵ تا ۱.۷ میلیون بشکه در روز صادر میشود. خریدار اصلی نفت ایران، چین است که این کشور نیز از قربانیان اصلی قطع عرضه نفت تهران خواهد بود. کارشناسان معتقدند، چین از دو بعد متضرر خواهد شد. نخست فرصت خرید نفت ایران با قیمتهای مناسب را از دست خواهد داد و دوم باید نفت را در بازار جهانی با هزینه بالاتر خریداری کند. در شرایط افزایش قیمت جهانی نفت، این امر منجر به هزینههای اقتصادی اضافی برای اقتصاد چین خواهد شد.
در واقع، موضوع کلیدی فقط حجم صادرات نفت نیست، بلکه خریدار این نفت نیز مطرح است. چین بزرگترین واردکننده نفت ایران بوده و در سال ۲۰۲۴، تقریبا همه محمولههای صادراتی ایران به چین رفته و نفت ایران حدود ۱۰ درصد از کل واردات نفت چین را به خود اختصاص داده است. تخریب زیرساختهای نفتی ایران، ضربه سختی به چین خواهد زد و بعید به نظر میرسد که پکن چنین تحولی را نادیده بگیرد.
این وضعیت تا حدودی یادآور تجارت گاز روسیه است که با وجود جنگ ادامه دارد. گاز روسیه هنوز از اوکراین عبور میکند و اوکراین، این زیرساخت را با وجود درگیری هدف قرار نداده است. قابل درک بوده که چگونه تهدید یک بحران انرژی، همه طرفها را وادار میکند تا با احتیاط زیادی عمل کنند. همه میدانند که حمله به صنعت نفت ایران منجر به افزایش شدید قیمت نفت میشود و میتواند جرقهای برای یک بحران جهانی جدید ایجاد کند.
به باور کارشناسان، اسرائیل تمایلی به تحریک چین ندارد. پکن در مناقشه خاورمیانه بیطرفی خود را حفظ و حتی ابتکارات صلح را مطرح میکند. چین نیز علاقهمند به پایان جنگ است، زیرا بر منافع اقتصادی، تجاری و لجستیکی آن تاثیر منفی میگذارد. با این حال، تهدید یک بحران انرژی میتواند به طور قابل توجهی روابط رژیم صهیونیستی با چین را تیره کند.
در اوایل سال جاری، ایران قیمت نفت را برای چین افزایش داد و باعث شد تا واردات نفت ایران از چین به پایینترین حد در ۱۱ ماه گذشته کاهش یابد. با این حال، در ماه ژوئیه، چین خرید نفت از ایران را البته از طریق پالایشگاههای مستقل به حداکثر رساند. به نظر میرسد که نفت ایران با وجود خطرات ناشی از تحریم، ارزانترین گزینه باقی مانده است.
اگرچه تحلیلگران، افزایش قیمت نفت را در صورت حمله به ایران پیشبینی کردند اما کمبود یا بحران جهانی را پیشبینی نمیکنند. تولید نفت در ایالات متحده، کانادا، برزیل و سایر کشورها در حال افزایش است. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند تا سال ۲۰۲۵ تولید جهانی نفت به میزان ۱.۵ میلیون بشکه در روز افزایش یابد که به پوشش هرگونه کمبود احتمالی کمک میکند، البته این به شرطی است که تنش بین ایران و اسرائیل به سایر کشورهای منطقه و انسداد تنگه هرمز ختم نشود که در صورت حمله اسرائیل به تاسیسات نفتی ایران، بسیار بعید به نظر میرسد.
سناریوهای احتمالی
کارشناسان دو سناریوی احتمالی برای تشدید درگیری مطرح میکنند. سناریوی نخست این است که درگیریها با شدت متوسطی ادامه یابند که شامل حملات به تاسیسات نفتی کلیدی ایران خواهد بود که منجر به کاهش موقت ظرفیتهای صادراتی ایران میشود. در این صورت، اوپک پلاس قادر به جبران از دست دادن عرضه خواهد بود، اگرچه عواقب آن برای بازار نفت همچنان بالا خواهد بود.
سناریوی دوم، حمله شدیدتر است که میتواند منجر به جنگ تمام عیار در غرب آسیا شود و شوکی مشابه بحران نفتی سال ۱۹۷۳ ایجاد کند. اگر ایران به حملات اسرائیل با حمله به زیرساختهای انرژی آن پاسخ دهد، این امر منجر به کاهش قابل توجه عرضه جهانی سوخت نفت خواهد شد که باعث افزایش شدید قیمتها و منجر به رکود جهانی میشود.
در عین حال، ایالات متحده که یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت است، احتمالا تلاش خواهد کرد که کسری موجود در بازار جهانی را جبران کند. با این حال، همانطور که تحلیلگران خاطرنشان میکنند، شرایط جغرافیایی میادین آمریکایی، جایگزینی سریع منابع از غرب آسیا را دشوار میکند. بنابراین تشدید درگیری بین تهران و تلآویو خطرات جدی برای اقتصاد جهانی به ویژه برای بازار نفت به همراه دارد.
پیامدهای آن بسته به درجه تشدید، میتواند از افزایش موقت قیمت نفت تا بحران جهانی انرژی متغیر باشد. اگر چه روسیه ممکن است از افزایش قیمت انرژی منتفع شود اما بیشتر کشورها، به ویژه چین به دلیل افزایش قیمت نفت در بازار جهانی در شرایط سختی قرار خواهند گرفت. در محیط بیثباتی جهان کنونی، سرعت و مقیاس واکنش اوپک پلاس و همچنین توانایی ایالات متحده برای جبران کمبود عرضه، عوامل کلیدی خواهند بود.